داستان فیلم درباره یک مجسمه‌ساز به نام "لیزی" که برای افتتاح یک نمایشگاه جدید آماده می‌شود اما تشویش و آشفتگی وجود او را فراگرفته است. در این میان او تلاش می‌کند تا میان حرفه خود با زندگی روزمره، خانواده و دوستانش، تعادل ایجاد کند، اما ...

داستان فیلم در مورد مرد جوانی به نام "سامی فیبلمن" است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در آریزونا بزرگ می‌شود. او طی سال‌های هفت تا هجده سالگی خود، یک راز خانوادگی را کشف کرده و متوجه می‌شود که چگونه قدرت فیلم‌ها می‌تواند به او کمک کند تا حقایق را ببیند و ...

عده کمی از نجات یافتگان مخالف دولت، پشت خطوط دشمن گرفتار شده اند و باید از نیروهای نازی فرار کنند و با استفاده از رادیو، پیامی امیدبخش به دیگر نجات یافتگان برسانند و ...

داستان فیلم روایت زندگی یک دختر جوان در هالیوود و نحوه پیشرفت او در دنیای بزرگتری از موسیقی و رسیدن به رویاهایش است و ...

داستان این فیلم کمدی و جنایی درباره‌ی یک جواهرفروش به نام هاوارد رتنر می‌باشد که در منطقه‌ی ثروتمند‌نشین نیویورک زندگی می‌کند و صاحب یک فروشگاه جواهرات بزرگ و معروف است. اما به خاطر جاه‌طلبی‌های هاوارد ، اکنون او باید راهی برای پرداخت بدهی‌هایش پیدا کند و…

سه خواهر و برادر که برای افتتاح نمایشگاه تازه، پدر مجسمه‌سازشان به نیویورک می‌روند، بعد از وقوع سانحه‌ای که به پدرشان صدمه‌ای جدی می‌زند باید با واقعیت تلخ آسیب‌پذیری و زوال والدین کنار بیایند، در حالی که هر کدام مسائل و تردیدها و مشکلات خودشان را در زندگی دارد.

گروهی از کارگران به محض اینکه متوجه می شوند فردی به نام «آرتور شاو» پول آنها را بالا کشیده و با آن پول برای خودش زندگی کاملی بهم زده، تصمیم می گیرند تا با تجمع و فریاد زدن مطالباتشان را طلب کنند. پلیس هم در حال جستجو برای یافتن خاطی و مجازات آن است اما مال باخته ها تحمل صبر کردن ندارند و ...

ریاضی دان برجسته ( راسل کرو ) از دانشگاه فارغ التحصیل شده و به سمت استادی برگزیده می شود. او توانایی خارق العاده ای در کشف رابطه بین اشکال و اعداد به هم ریخته دارد. ازدواج با آلیشیا ( جنیفر کونلی ) به زندگی او رنگ و لعابی دیگر می دهد تا اینکه ظاهرا ویلیام پارچر ( اد هریس ) مامور سیا به سراغش می رود و از او می خواهد با توجه به استعداد بی نظیرش در زمینه فعالیتهای رمز شکنی به سیا کمک کند اما …

داستان فیلم در مورد موجودات فضایی است که به زمین می آیند و تنها هدفشان نابودی و غارت است...

 نيويورک. پليس درستکار، «فرانک سرپيکو» (پاچينو)، به هيچ ترتيبي با فساد هم کارانش نمي تواند کنار بيايد...